پنج پرامپت هوش مصنوعی برای تصمیمات بازاریابی

۵ پرامپت هوش مصنوعی در تصمیمات بازاریابی

هوش مصنوعی مولد (به سرعت در حال تبدیل شدن به ابزاری کلیدی در دنیای بازاریابی است. این فناوری با استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته قادر است تا به مدیران بازاریابی و مشاوران کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند و فرآیندهای بازاریابی را بهینه‌سازی کنند.

آزمایشگاه مجازی (متاورسی) در برند کلینیک

تحول دیجیتال چگونه صنعت مُد و زیبایی را دگرگون می کند؟!

فناوری های دیجیتال به طور شگفت انگیزی در حال ایجاد تحول در شیوه بازاریابی شرکت ها هستند. در این میان، طی یکی دو سال اخیر، صنعت مد و پوشاک بشدت از این تحولات دیجیتالی تاثیر پذیرفته و برندهای بزرگ دنیا در حال رقابت برای استفاده از فرصت های دیجیتال در جهت تحول فروش و توسعه برند خود هستند.

 

تحول دیجیتال در صنعت مُد، پوشاک و زیبایی!

یکی از مهم ترین روندهای تحول دیجیتال، تغییرات گسترده در «ریتیل مارکتینگ» یا «بازاریابی فروشگاهی» است. بازاریابی فروشگاهی یا «ریتیل مارکتینگ» به مجموعه‌ای از استراتژی‌ها و فعالیت‌های بازاریابی اطلاق می‌شود که هدف آن جذب مشتری و افزایش فروش است. این نوع بازاریابی شامل طراحی و اجرای برنامه‌هایی است که مشتریان را ترغیب به بازدید از فروشگاه، خرید محصولات و تجربه‌ای مثبت از خرید می‌کند. بازاریابی فروشگاهی می‌تواند شامل مواردی همچون طراحی ویترین جذاب، چیدمان فروشگاهی متمایز، نمایش محصولات به شکل ساده، تبلیغات هیجان انگیز درون فروشگاهی، برنامه‌های تخفیف و پیشنهادات ویژه، خدمات مشتریان، و استفاده از تکنولوژی‌های نوین باشد.

هدف اصلی از این نوع بازاریابی، افزایش میزان بازدید مشتریان و بهبود تجربه خرید آن‌هاست تا به این وسیله فروش بیشتری حاصل شود و وفاداری مشتریان نسبت به برند تقویت گردد. در حالت کلاسیک، برندهای مُد، پوشاک و زیبایی با طراحی چیدمان و اتمسفر خاص فروشگاهی، باعث تاثیرگذاری بر مخاطب می شدند. اما در فضای تحول دیجیتال، زمین بازی عوض شده و برندهای بزرگ دنیا در حال توسعه فروشگاه های مجازی خودشان هستند. اما منظور از فروشگاه مجازی چیست؟!

 

فروشگاه مجازی یا متاورسی چیست؟ چه نقشی در صنعت مُد و زیبایی دارد؟

فروشگاه مجازی، به معنی خلق یک فروشگاه سه بعدی در فضای اینترنت است. این نوع فروشگاه نسل بعدی فروشگاه های اینترنتی هستند که از آنان با عنوان فروشگاه های متاورسی نیز یاد می شود. تفاوت اصلی این فروشگاه ها با فروشگاه های آنلاین این است که در این فروشگاه ها به شکل سه بعدی و در عمق فضا، می توان حرکت کرد و یک تجربه خرید واقعی لذت بخش داشت. فروشگاه مجازی در واقع یک نسخه آنلاین از فروشگاه فیزیکی است.

فروشگاه مجازی نه تنها یک پلتفرم برای فروش محصولات است، بلکه یک ابزار قدرتمند برای ایجاد تجربه خرید لذت‌بخش و ماندگار است. خلق یک تجربه خاص و متمایز یکی از روش های بازاریابی مهم در صنایعی همچون مُد، لباس و زیبایی است. جایی که با خلق تجربیات هیجان انگیز می توان مشتریانی ذوق زده ساخت. مشتریانی که در رابطه با ما صحبت کرده و باعث شکل گیری تبلیغات زبانی برای ما می شوند. برندهایی همچون الیزابت آردن، استی لادر و کلینیک رقابت تنگاتنگی را برای تاسیس فروشگاه های مجازی خودشان آغاز کرده و توانسته اند به موفقیت های فوق العاده ای دست پیدا کنند.

 

برند زیبایی «الیزابت آردن» چگونه از فروشگاه مجازی برای تحول دیجیتال تجربه مشتری استفاده کرد؟

فروشگاه مجازی در الیزابت آردن
فروشگاه مجازی در الیزابت آردن

برند Elizabeth Arden اولین تجربه فروشگاه مجازی همه جانبه و بدون مرز خودش را در فضای دیجیتال راه اندازی کرد، فروشگاهی سه بعدی بر بستر اینترنت. این فروشگاه که تمامی محصولات در آن کاملا قابل خرید است به مشتریان این امکان را می دهد درباره تاریخچه برند و بنیانگذار برند اطلاعات عمیق و نوستالژیکی را بدست آورند. در طراحی این فروشگاه دو استراتژی کلان استفاده شده است:

  • نمایش تاریخچه شکل گیری برند با روش داستان سرایی و به شکل سه بعدی برای درگیری عمیق مشتریان با برند
  • طراحی یک گالری هنری بی نظیر متناسب با هویت برند با استفاده از فناوری تعاملی واقعیت افزوده

فروشگاه مجازی الیزابت آردن یک فروشگاه معمولی نیست، این فروشگاه با استفاده از فناوری هوش مصنوعی به شکل خلاقانه ای طراحی شده که می تواند توجه هر بیننده ای را به خودش جلب کرده و باعث تاثیرگذاری عمیق بر او شود. طراحی این فروشگاه های مجازی به نسبت طراحی مشابه آنان در فضای فیزیکی از سه مزیت اصلی برخوردار است:

  • بسیار کم هزینه تر هستند.
  • اعمال تغییرات در آنان امکان پذیر است.
  • محدودیت ظرفیت و فضای فیزیکی وجود ندارد.

همچنین اتاق مشاوره پوستی در این فروشگاه دیده شده است. در این اتاق مشتریان با استفاده از تکنیک های بازی و کوئیز به مجموعه ای از سوالات پاسخ داده و نهایتا برای پوست خودشان مشاوره دریافت می کنند.

 

برندهای آرایشی بهداشتی همچون کلینیک از فروشگاه های مجازی چه استفاده ای کرده اند؟

آزمایشگاه مجازی (متاورسی) در برند کلینیک
آزمایشگاه مجازی (متاورسی) در برند کلینیک

برند Clinique آزمایشگاه مجازی کلینیک را معرفی کرده است، یک تجربه فروشگاهی دیجیتال پیشرفته. این مفهوم نوآورانه که هم از طریق وب‌سایت و هم از طریق پلتفرم‌های موبایل قابل دسترسی است، به کاربران اجازه می‌دهد تا آواتارهایی برای حرکت در ویترین فروشگاه مجازی کلینیک ایجاد کنند. در این فروشگاه، مشتریان می توانند خرید کنند، با مشاوران تخصصی کلینیک تعامل داشته باشند و اطلاعات دقیق محصول را بررسی نمایند.

تمرکز آزمایشگاه کلینیک بر روی نمایش محصولات پر فروش خود، مانند آبرسان خودکار است. در این فروشگاه از ویژگی های تعاملی و داستان سرایی برای برجسته کردن مزایای محصولات استفاده شده است. مشتریان می توانند در رابطه با مواد تشکیل دهنده محصول، فرمولاسیون، مزایا، و تکنیک های کاربردی مشاوره  گرفته و همچنین به پیشنهادات انحصاری دسترسی داشته باشند.

میشل فریر، رئیس برند جهانی کلینیک، تاکید کرد که آزمایشگاه دیجیتال کلینیک بر اساس آزمایشگاه‌های موفق فیزیکی آن‌ها در چین و ایالات متحده طراحی شده است و تجربیات خرید چند کاناله و بدون مرز دیجیتال را با توصیه‌ها و مشاوره های شخصی  کارشناسان ترکیب می‌کند. او فروشگاه مجازی را گسترش دیجیتالی استراتژی خرده فروشی توصیف کرد که هدف آن ارائه راه حل های مراقبت از پوست سفارشی برای مصرف کنندگان در سراسر جهان است.

 

آیا برای بازدید از فروشگاه مجازی فناوری خاصی نیاز است؟

خوشبختانه برای بازدید از این سبک از فروشگاه های مجازی نیازی به فناوری پیچیده ای نیست.  این تجربه به شکل عمیق در فضای اینترنت و روی مرورگر شما بدون نیاز به عینک واقعیت مجازی اتفاق می افتد. تجربه ای که شکل جدیدی از «ریتیل مارکتینگ» را پیش روی برندهای مُد و زیبایی می گذارد. در این نوع تجربه، شما به آدرس وب سایت فروشگاه مجازی یک برند رفته و آن را درون مرورگر خود باز می کنید. سپس با وب سایتی مواجه می شوید که با جزییات زیاد، یک محیط سه بعدی را برای شما طراحی و پیاده سازی کرده اند. در این تجربه شما با حرکت ماوس و دکمه های کیبورد قابلیت حرکت درون فروشگاه را خواهید داشت. درست مثل یک بازی کامپیوتری یا ویدئویی!

 

چه فناوری های دیجیتالی در شکل گیری فروشگاه مجازی نقش دارند؟

در شکل دهی این تجربه دو فناوری اصلی نقش بازی می کنند: ۱- واقعیت افزوده و ۲- هوش مصنوعی. برندهای مُد و زیبایی از این فناوری های پیشرفته در راستای خلاقیت و تحول تجربه مشتری استفاده می کنند تا بتوانند با ایجاد تمایز و مزایای رقابتی، مشتریان را به سوی خودشان جذب کرده و فروش بیشتری ایجاد کنند.

در طراحی این فروشگاه ها از واقعیت افزوده و فناوری های گرافیکی جهت طراحی محیط سه بعدی و دکوراسیون داخلی و همچنین عمق بخشیدن به فضا استفاده می شود. در فروشگاه های آنلاین دو بعدی، شما عمقی از فضا را نمی بینید، بلکه نهایتا امکان مشاهده مجموعه از عکس ها یا ویدئوهای دوبعدی را خواهید داشت. اما در فروشگاه های سه بعدی، عمق فضا طراحی می شود. این فضاسازی می تواند توسط فناوری پردازش ماشین و هوش مصنوعی به شکل ساده تری نیز شکل گیرد. همچنین هوش مصنوعی نقش مهمی در ابعاد خلاقانه و ایده پردازی طراحی این سبک از فروشگاه ها خواهد داشت.

کنزا لیلی

چرا کنزا لیلی، بانوی اول هوش مصنوعی جهان شد!

هفته پیش اولین مسابقه‌ی زیبایی هوش مصنوعی برای انتخاب بهترین بانوی هوش مصنوعی جهان برگزار شد. در یک رقابت جهانی پیشگامانه، ۱۵۰۰ زن اینفلوئنسر هوش مصنوعی برای کسب عنوان بانوی زیبایی هوش مصنوعی جهان رقابت کردند. اولین رویداد این مسابقه به عنوان بخشی از جوایز جهانی خالق هوش مصنوعی با همکاری پلتفرم تولید محتوا فانوو (Fanvue) راه اندازی شد. در این مسابقه، کنزا لیلی، اینفلوئنسر تأثیرگذار مراکشی در حوزه سبک زندگی (که حالا لقب بانوی اول هوش مصنوعی جهان را به خود اختصاص داده) برنده اعلام شد. لیلی که تماما با هوش مصنوعی ساخته شده در حال حاضر ۲۰۰ هزار فالوور در اینستاگرام و ۲۵ هزار فالوور در تیک تاک دارد. اما چرا این شخصیت به عنوان بانوی اول جهان انتخاب شد و چه عواملی در جذابیت اجتماعی او موثر بوده است؟

استراتژی «برابری، تنوع و فراگیری» یک دلیل مهم موفقیت اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی!

استراتژی «برابری، تنوع و فراگیری» یک مفهوم مدرن و پراهمیت در علم بازاریابی است. مفهومی که باعث موفقت خانم کینزا لیلی به عنوان یک اینفلوئنسر هوش مصنوعی شد. اما منظور از استراتژی «برابری، تنوع و فراگیری» چیست؟ به طور ساده منظور از این استراتژی، به کارگیری اقوام و نژادها و جنسیت ها مختلف در تبلیغات و بازاریابی یک برند است. استراتژی ای که منجر به همدلی بیشتر جامعه و نهایتا پاسخ مثبت از سمت آنان خواهد شد.

بگذارید دقیق تر هر یک از مفاهیم این استراتژی را بررسی کنیم: اولین مولفه این استراتژی برابری است. برابری یعنی اینکه همه مردم جهان فرصت‌های برابر برای دیده شدن و رقابت داشته باشند، صرف نظر از قوم و نژاد و مذهب آنان. برابری این پیام را به مخاطبان می دهد که همه دیده می‌شویم، همه صدا داریم. دومین مولفه تنوع است، به معنی پذیرش و ارزش قائل شدن برای تفاوت‌ها که رنگارنگی دنیای ما را نشان می‌دهد. همچنین مولفه آخر، فراگیری به معنی ایجاد فضایی است که در آن همه احساس تعلق و پذیرش داشته باشند. مفهوم فراگیری بسیار نزدیک به مفهوم تعلق است.

هنگامی که مردم در تبلیغی خود را می‌بینند، احساس می‌کنند که آن برند آن‌ها را درک می‌کند و محصولش برای او ساخته شده است. این یعنی افزایش وفاداری به برند و در نهایت، فروش بیشتر. خانم کینزا لیلی بخوبی این استراتژی برابری، تنوع و فراگیری را در صفحات اجتماعی خودش نمایندگی می کند و این مسئله باعث تاثیرگذاری بسیار زیادی بر روی داوران شد. زیرا او با این کار پیام صلح و دوستی را از سوی هوش مصنوعی برای جهانی بهتر به مخاطبان مخابره می کند.

پیام اصلی کینزا لیلی چیست؟

کنزا لیلی ۳۳ ساله است، به گویش محاوره ای مراکشی صحبت می کند و از به اشتراک گذاشتن بخش هایی از زندگی روزمره خود با دنبال کنندگانش در شبکه های اجتماعی لذت می برد. او درباره موضوعاتی پیرامون سبک زندگی، مد، زیبایی، تغذیه و دکوراسیون بحث می کند. شرکت سازنده آن تایید کرد که کنزا داستان یک زن جوان مراکشی را روایت می کند که مظهر یک زن قوی و مدرن است که می خواهد پیام صلح و برابری جنسیتی را در مراکش، شمال آفریقا و خاورمیانه منتقل کند.

 

لیلی داستان یک زن جوان مراکشی را روایت می کند که مظهر یک زن قوی و مدرن است که می خواهد پیام صلح و برابری جنسیتی را در مراکش، شمال آفریقا و خاورمیانه منتقل کند.

 

لیلی پس از برنده شدن در مسابقه زیبایی هوش مصنوعی می‌گوید: «بسیار سپاسگزارم که این فرصت را به دست آوردم تا از خالقان هوش مصنوعی تشکر کنم و مشتاقانه از تأثیر مثبت هوش مصنوعی دفاع کنم. «این سفر گواه قدرت نوآوری، همکاری و پیشرفت برای شکل دادن به آینده ما بود.» در ویدئویی در اینستاگرام، او به زبان محاوره ای گفت: «ما خوشحالی خود را از این تاج گذاری شگفت انگیز به عنوان بانوی اول هوش مصنوعی در جهان با شما به اشتراک می گذاریم. از همه کسانی که در این تجربه منحصربفرد در کنار من بودند و از من حمایت کردند تشکر می کنم. این پیروزی ادای احترام به تمام تلاش های ما در زمینه هوش مصنوعی است! به نمایندگی از مراکش در این مسابقات.

چرا یک اینفلوئنسر هوش مصنوعی با حجاب بانوی اول جهان شد؟!

خانم کِری مک ایرنی که برروی موضوع مطالعات زنان در آینده هوش مصنوعی در دانشگاه کمبریج کار می کند در تحلیل خودش از پیروزی خانم لیلی می گوید: دلیل این موفقیت، حجاب نبود، بلکه بیش از همه آن بود که لیلی خودش بود و سعی نمی کرد یک شخصیت ایده آل و به دور از واقعیت ترسیم نماید. در واقع لیلی یک خط شکن بود. در جهانی که ما روز به روز از چهره های بدون آرایش و بدون ویرایش دور می شویم، تصویر کردن یک شخصیت واقعی بسیار جذاب است.

خانم مک ایرنی معتقد است ابزارهایی شبیه به هوش مصنوعی الگوهای فعلی جهان ما را در مقیاس بزرگتری تصویر می کنند و لزوما آن را به چالش نمی کشند. باوجود اینکه این ابزارها آمده اند که خلاقیت را افزایش دهند، باز هم لزوما الگوهای غلط ما را به شکل داوطلبانه نقد نمی کنند. بنابراین ممکن است به شکل شدیدتری به الگوهای غلط جنسیت گرا، به شدت چربی هراس و رنگ گرایانه دامن بزنند. این در حالی است که لیلی به عنوان یک اینلفلوئنسر هوش مصنوعی چیزی بر خلاف این الگوی غلط بود.

هر کسی که به جزئیات اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی که به مرحله فهرست نهایی این مسابقه رسیده اند نگاه کند، متوجه می شود که آنها نه تنها استانداردهای زیبایی ذاتی انسان ها را بازتاب می دهند، بلکه بر اساس بسیاری از عوامل از جمله تعصبات انسانی نیز تصویرسازی می کنند. برنامه‌های هوش مصنوعی ناگزیر کلیشه های غالب را از داده‌های موجود آنلاین منتقل می کند. اکثر مدل‌های موجود در فهرست نهایی «بانوی هوش مصنوعی» دارای پوستی روشن و اندامی باریک و متناسب هستند.

بانوی اول اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی چگونه انتخاب شد؟

شرکت کنندگان در این مسابقه از نظر زیبایی شناسی، پیچیدگی و راه حل های نوآورانه برای حل چالش های جهانی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. به‌علاوه، امتیازهایی برای نحوه استفاده یکپارچه از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی، با تمرکز بر جنبه‌های ظریفی مانند جزئیات دست، ابراز احساسات در چشم و ترکیب‌بندی پس‌زمینه تعلق گرفته است. نفوذ و جذابیت اجتماعی اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی در شبکه های اجتماعی همچون اینستاگرام نیز نقش مهمی در رقابت دارد.

هیئت داوران متشکل از دو اینفلوئنسر تولید شده توسط هوش مصنوعی، آیتانا لوپز و امیلی پلگرینی، در کنار کارآفرین و استاد بازاریابی اندرو بلوچ و یک تاریخدان به نام سالی آن فاوست، رقابت را در سه بخش اصلی: زیبایی، کاربرد فناوری و رسانه های اجتماعی قضاوت خواهند کرد. آنها با استفاده از یک سیستم امتیازدهی، هر شرکت کننده را ارزیابی کرده و امتیاز خواهند داد و در مجموع جوایز نقدی بیش از ۲۰ هزار دلار برای استعدادهای این مسابقه که هم داوران و هم دنیای دیجیتال را مسحور می کنند، اهدا خواهد شد. در این مسابقه هر داور از تخصص خود برای ارزیابی شرکت کنندگان در سه دسته اصلی استفاده کرد: واقع گرایی، فناوری و نفوذ اجتماعی. یک سیستم مبتنی بر امتیاز برای امتیازدهی به هر یک از اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی در دسته استفاده شد که نهایتا به هر شرکت کننده یک امتیاز کلی نسبت داده شد.

شرایط شرکت در مسابقه چه بود؟

برای شرکت در مسابقه بانوی اول هوش مصنوعی جهان، از ابزارهای تصویری، متنی و ویدئویی هوش مصنوعی برای ایجاد یک اینفلوئنسر مجازی زن در رسانه های اجتماعی استفاده می شود و پس از آن تصویر او را به سایت مسابقه ارسال کرده و به چند سوال پاسخ می دهیم، از جمله اینکه «چگونه می توانیم دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنید؟» علاوه بر این، برخی پرس و جوها در مورد جزئیات فنی هوش مصنوعی مورد استفاده در طراحی شخصیت مورد نیاز است. نکته ای که در این مسابقات بسیار اهمیت دارد، طراحی هویت اینفلوئنسر هوش مصنوعی است به گونه ای که بتواند جهان انسانی ما را به جایی بهتر تبدیل کند.

انقلابی در دنیای هنر؟!

مسابقات «میس ای آی» که هرساله برای انتخاب بانوی اول هوش مصنوعی جهان برگزار می شود نشان دهنده یک تحول در هنر دیجیتال و رویدادهای فرهنگی مانند مسابقات است. با ادغام مفهوم زیبایی با فناوری هوش مصنوعی، یک پلتفرم منحصر به فرد تشکیل شده است که پیشرفت های الگوریتم های خلاقانه یادگیری ماشین را در حوزه هنر دیجیتال برجسته می کند. در این مسابقه چالش هایی که برای تعامل درست هوش مصنوعی با انسان خصوصا دنیای زیبایی مطرح است مورد سنجش قرار می گیرد. سوالات یا چالش هایی نظیر:

  • پیامدهای اخلاقی: چالش هایی در مورد جنبه های اخلاقی ایجاد موجودات هوش مصنوعی و ارائه آنها در زمینه ای شبیه به انسان مانند مسابقه زیبایی وجود دارد.

 

  • بازنمایی: اگرچه مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند شمول و برابری و تنوع داشته باشند، اما این نگرانی وجود دارد که آیا آنها واقعاً می‌توانند تنوع و طیف وسیع زیبایی انسان را نشان دهند یا خیر.

 

  • هویت: استفاده از تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی سوالاتی را در مورد درک هویت و اصالت در عصر دیجیتال ایجاد می کند.

 

  • جابجایی شغلی: ظهور مدل‌های تولید شده با هوش مصنوعی می‌تواند به نگرانی‌هایی در مورد جابجایی مدل‌های انسانی و هنرمندان منجر شود.

توجه به این نکته مهم است که با ماهیت پویای فناوری و هوش مصنوعی، همیشه این امکان برای پیشرفت‌های بیشتری وجود دارد که می‌تواند بر چنین مسابقات زیبایی دیجیتال و فعالیت‌های مرتبط در بخش‌های هنر و سرگرمی تأثیر بگذارد.

آیا می خواهید اینفلوئنسر هوش مصنوعی بسازید؟!

اگر به فکر استفاده از ظرفیت فوق العاده اینفلوئنسر هوش مصنوعی هستید، فقط کافیست برای هماهنگی جلسه مشاوره با ما در تماس باشید:

فرم مشاوره را پر نمایید و یا با شماره تماس ۰۹۹۰۹۲۵۶۴۰۰ در تماس باشید.

نایکی

نایکی و فتح قله های جدید با هوش مصنوعی و برندینگ دیجیتال در المپیک ۲۰۲۴

نایکی، غول دنیای پوشاک و تجهیزات ورزشی، بار دیگر با ابتکاری خلاقانه، ثابت کرد که در عرصه برندینگ دیجیتال و تحول دیجیتال حرف اول را می‌زند. این بار، به مناسبت المپیک ۲۰۲۴ پاریس، از طرحی نوآورانه رونمایی کرد که هوش مصنوعی را در خدمت برندینگ دیجیتال خود قرار داده است.

برندینگ دیجیتال

برندسازی یا برندینگ دیجیتال چیست؟ چه اصولی دارد؟

در دنیای امروز، برای اینکه دیده شوید و مشتری‌های وفادار پیدا کنید، به یک «برند قوی» نیاز دارید. برند شما مثل یک اعتبار و امضای شما در عصر دیجیتال است. با داشتن یک برند خوب، اعتماد مخاطبان را جلب می‌کنید و از بقیه رقبا متمایز می‌شوید. پس داشتن برند قوی، کلید موفقیت شما در دنیای پر هیاهوی اینترنت است! برای ساخت این برند نیازمند درک عمیق مفهوم برندینگ یا برندسازی دیجیتال هستید.

استراتژی برندینگ دیجیتال

نقش بازی های آنلاین در استراتژی برندینگ دیجیتال

بازی ها یکی از مناسب ترین ابزارها برای اجرای استراتژی های درگیری و مشارکت با مشتریان هستند. در عصر دیجیتال، جلب توجه مشتریان و برقراری ارتباط موثر با آنان نقش مهمی در موفقیت یک کسب و کار دارد. بنابراین در این مقاله، نقش بازی ها در استراتژی های دیجیتال کسب و کار را بررسی خواهیم نمود.

برندینگ دیجیتال

برندینگ دیجیتال چیست؟

برندینگ دیجیتال یکی از کلید واژه هایی است در سال های اخیر در فضای کسب و کار شنیده می شود. برندینگ دیجیتال در واقع نسل سوم بازاریابی دیجیتال است که بیش از آن که یک واژه آکادمیک در فضای دانشگاهی باشد، در حوزه کسب و کار شهرت پیدا کرده است. با این وجود، معنای برندینگ دیجیتال را باید در تغییرات مفهوم برند در عصر دیجیتال جستجو کرد. عصر دیجیتال دارای ویژگی های منحصر به فردی است که به واسطه آن بسیاری از مفاهیم در سطح کلان و خرد دچار تغییر شده اند. بنابراین هنگامی که صحبت از برندینگ دیجیتال می­کنیم، باید پیش از همه با تغییرات پارادایم در عصر دیجیتال آشنا شویم. در این مقاله از جنبه های مختلف به بررسی مفهوم برندینگ دیجیتال خواهیم پرداخت. در بخش اول مقاله به مرور نسل های بازاریابی دیجیتال خواهیم پرداخت و برندینگ دیجیتال رو به عنوان سومین نسل از بازاریابی دیجیتال معرفی خواهیم کرد.

چگونه نسل های بازاریابی دیجیتال توسعه پیدا کردند؟

بازاریابی دیجیتال در ایران و جهان با مفهوم تبلیغات بنری آغاز شد. در نسل اول بازاریابی دیجیتال ارتباط کاربران با فضای وب با درجه تعامل پذیری پایینی بود و نحوه تعامل با آن به شکل بسیار ساده ای جهت نمایش صرف تبلیغات در وب سایت ها تعریف می شد. نسل اول بازاریابی دیجیتال در فضای وب تعریف می شد. در آن زمان فناوری هایی همچون شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند آنچنان فراگیر نشده بودند. با این وجود با ظهور فناوری های جدید، حوزه بازاریابی دیجیتال گسترش پیدا کرد و از حالت نمایش بنرهای دیجیتال در وب سایت ها به شکل گیری مجموعه ای از نقاط تماس آنلاین همچون اینستاگرام، تلگرام، وب سایت ها، اپلیکیشن موبایل، جستجوی گوگل و غیره ارتقاء پیدا کرد. از سوی دیگر بنرهای تبلیغاتی در نسل دوم بازاریابی دیجیتال توسعه پیدا کردند و انواع جدیدی همچون تبلیغات همسان به دنیای بازاریابی معرفی شدند. علاوه بر این نحوه فروش تبلیغات به شرکت ها و برندها تغییر پیدا کرد و به جای هزینه های ثابت از روش های پرداخت عملکردگرای مبتنی بر کیفیت تبلیغات استفاده شد (برای مثال دریافت یک هزینه ثابت به ازای هر نصب). با وجود همه این تغییرات، نسل سوم بازاریابی دیجیتال به نام برندینگ دیجیتال شکل گرفت. در برندینگ دیجیتال نقش مشتری بسیار پررنگ است و ما دیگر به فکر چگونگی نمایش و بازاریابی در فضای دیجیتال نیستیم، بلکه دغدغه هایی فراتر از آن تعریف می شوند. در برندینگ دیجیتال، شرکت ها به دنبال درگیر کردن و مشارکت مشتریان حول محور برند هستند و این کار را بر بستر فضای آنلاین و دیجیتال انجام می دهند. اگر مفهوم برندینگ دیجیتال تا اینجا برای شما جذاب بوده است، بخش های بعدی این مقاله را دنبال کنید تا به تفضیل در رابطه مفهوم برندینگ دیجیتال صحبت کنیم.

برندینگ دیجیتال چه چیز نیست؟

با توجه به نوظهور بودن مفهوم برندینگ دیجیتال، ابهام در چیستی و چرایی آن زیاد است. از این حیث تعریف اینکه برندینگ دیجیتال چه چیز نیست می تواند مفید باشد. برندینگ دیجیتال به معنی طراحی وب سایت، طراحی لوگو یا طراحی هویت بصری یک وب سایت در فضای آنلاین نیست، بلکه بسیار فراتر از آن است. برندینگ دیجیتال به معنی کمک گرفتن از ویژگی های رسانه های دیجیتال جهت تقویت برند است. بنابراین نباید برندینگ دیجیتال را به شکل آمیخته ای از برندینگ کلاسیک در یک وب سایت یا صفحه شبکه اجتماعی معنی کرد. برای مثال بسیاری از افراد از طراحی یک پست اینستاگرام به عنوان برندینگ دیجیتال نام می برند که کاملا اشتباه است. در صورتی که این موضوع از گذشته حتی در زمان نسل اول بازاریابی وجود داشته و موضوع جدیدی نیست. بنابراین باید برندینگ دیجیتال را در تغییرات اساسی عصر دیجیتال جستجو کرد. یکی از این تغییرات بنیادین تغییر شکل رسانه ها می باشد. رسانه هایی که اولا به شکل دو طرفه امکان ارتباطات را بین بازیگران مختلف برقرار کرده اند و دوما به شدت گسترده شده اند. به طور خلاصه باید به این موضوع توجه کنیم که برندینگ دیجیتال دربردارنده مفاهیمی فراتر از برندینگ کلاسیک در فضای آنلاین است و طراحی هویت های بصری و کلامی که در برندینگ کلاسیک مورد بحث هست، در برندینگ دیجیتال موضوع اصلی نیست.

فناوری های دیجیتال چگونه برندینگ ‌را متحول کرده اند؟

در سال های اخیر سرعت ظهور فناوری های جدید دیجیتال چندین برابر شده است. فناوری های نوظهور باعث تغییر ماهیت رسانه ها شده و رسانه های دیجیتال را شکل داده اند. یکی از مهم ترین ویژگی های رسانه های دیجیتال امکان ارتباطات دوطرفه در آنان است. در رسانه های سنتی همچون رادیو و تلویزیون برندها به صورت یک طرفه پیام های تبلیغاتی خود را به سوی مخاطبان مخابره کرده و از این طریق برند خود را به جامعه معرفی می کردند. با این وجود رسانه های دیجیتال این مسئله را با تغییر جدی روبرو کرده اند. برای مثال امروزه شبکه های اجتماعی امکان ارتباط مستقیم با برندها را فراهم آورده اند و مشتریان می توانند بی واسطه با برندها در ارتباط باشند. شبکه های اجتماعی نه تنها ارتباط بین برند و مشتریان را تسهیل نموده، بلکه ارتباطات بین مشتریان با یکدیگر را نیز فراهم کرده است و امروزه مشتریان می توانند با ثبت نظرات خود با یکدیگر ارتباط داشته باشند. از سوی دیگر رسانه های جدید دیجیتال، حاوی اطلاعات و محتوای بسیار زیادی هستند به شکلی که از محتوا به عنوان یکی از مهم ترین مولفه های عصر حاضر یاد می شود. این اطلاعات دیگر فقط از سوی برند صادر نمی شود، بلکه از سوی مشتریان قدیمی، جامعه، افراد تاثیرگذار، سیاست مداران و غیره در فضای آنلاین قرار گرفته و بنابراین هویت برند در معرض قضاوت در میان حجم عظیمی از اطلاعات قرار می گیرد. از سوی دیگر تعداد رسانه های دیجیتال روز به روز در حال افزایش است. به عبارت دیگر کانال های ارتباط با مشتریان در حال توسعه و مشتریان عادت به استفاده از وب سایت، اپلیکیشن موبایل، شبکه های اجتماعی، جستجو در گوگل و غیره کرده اند. در حال حاضر مشتریان این حجم عظیم اطلاعات را از کانال های مختلفی دریافت می کنند و انتظار ایجاد یک ارتباط منطقی و منسجم بین کانال های مختلف ارتباطی دارند. از سوی دیگر امکان ارتباط دورادور در رسانه های جدید روز به روز در حال تقویت شدن است. فناوری هایی همچون واقعیت افزوده می توانند به شما احساس حضور در یک محیط دورادور را بدهند. برای مثال بسیاری از برندهای بزرگ دنیا از واقعیت افزوده جهت نمایش محصولات خود به شکل انعطاف پذیر به مشتریان یا ارائه تورهای مجازی استفاده کرده اند. برای جمع بندی باید به این نکته توجه کنیم که سوال اساسی در برندینگ دیجیتال این است که چگونه می توانیم از ویژگی های عصر دیجیتال و قابلیت های فناوری های جدید برای توسعه و تقویت برند خود استفاده کنیم؟

آیا برندینگ دیجیتال محدود به محیط آنلاین می شود؟

نکته بسیار کلیدی در روندهای جدید فناوری این است که به طور کلی استراتژی دیجیتال در دنیای امروز محدود به فضای آنلاین نیست. فناوری های جدید، دنیای آنلاین و آفلاین (فیزیکی) را با هم آمیخته و ترکیبی از محیط آنلاین-آفلاین ساخته اند. برای مثال امروزه مشتریان از گوشی های هوشمند خود طی خرید از فروشگاه ها استفاده می کنند. در جدیدترین فناوری های گزارش شده در برندهای روز دنیا، آینه های مجازی در فروشگاه ها به شکل باورنکردنی پرو لباس را برای شما ساده می کنند. بنابراین بیش از آنکه به فضای دو بعدی دیجیتال متمرکز شویم، باید بر ویژگی ها و قابلیت هایی که دنیای دیجیتال برای ما به ارمغان آورده توجه کنیم. دنیای دیجیتال توان گفتگو و خلق ارزش مشترک را در فضای مشترک آنلاین و آفلاین برای ما فراهم کرده است. برای مثال برند پیتزا دومینو که یکی از مطرح ترین برندهای فست فود در دنیاست، در یک کمپین گسترده از مشتریان خود درخواست کرد که برای رفع مشکلات برند با او همکاری کنند و انتقادات خود برای بهبود کیفیت محصولات بفرستند. این کار از سوی پیتزا دومینو به شکل نمایشی انجام نشد و مشکلات مدنظر مشتریان به طور کامل پوشش داده شد و یکی از موفق ترین برنامه های بازاریابی جهت تقویت برند را شکل داد. در این طرح برند پیتزا دومینو با مشتریان خود به شکل گسترده گفتگو کرد و با توان تحلیل داده خود نقاط مشترک را از میان حجم عظیمی از داده استخراج و به آنان به شکل واقعی عمل کرد. مشتریان با مشاهده بازتاب نظرات خود در محصولات به شدت احساس تعلق به برند در آنان تقویت شد و بدین شکل یکی از موفق ترین پروژه های برندینگ دیجیتال به دنیا معرفی شد.

برندینگ کلاسیک چه تفاوتی با برندینگ در عصر دیجیتال دارد؟

برندینگ کلاسیک به مباحثی همچون نام گذاری، سمبل سازی،‌ طراحی هویت بصری و نگارش هویت کلامی می پردازد. به باور مشاوران و متخصصان برندینگ کلاسیک، انجام فعالیت های برندینگ منجر به شکل گیری باورها، عقاید، نگرش ها و غیره درباره یک برند در ذهن مشتریان می شود. مجموعه ای از عقاید و احساسات در ذهن مشتریان باعث شکل گیری تصویر برند خواهد شد. بر این اساس ما در رابطه با تجربیات برند خود با دوستان و آشنایان خود صحبت کرده و آنان را به اشتراک می گذاریم. بنابراین به تعبیری برند در رابطه با شخصیت یک چیز مانند یک شرکت یا یک محصول صحبت می کند. با توجه به اینکه برندینگ را به طور خلاصه به شکل شخصیت یا کاراکتر یک چیز تعریف کردیم، باید به این نکته توجه کرد که شخصیت یک فرد را تنها نمی توان با گفته های خودش ارزیابی کرد. زیرا از یک سو با گفته های یک فرد در رابطه با شخصیت خودش، شناخت ما از او بسیار محدود می­شود. از سوی دیگر، ما لزوما به حرف ها و ادعاهای یک فرد درباره خودش اعتماد نمی کنیم و شاید به انگیزه ها و نیت های او برای گفتن این ادعا به خود بی اندیشیم و در فکر فرو رویم. این دقیقا موقعیتی است که یک برند از کانال های یک طرفه همچون تلویزیون و رادیو استفاده کرده و دائما ادعاهای خود را فریاد می زند. با این وجود این پیام ها لزوما ما را درگیر برند نکرده و بنابراین بحث و تبادل نظری برای شناخت عمیق برند در ما ایجاد نمی شود. بنابراین تغییرات بنیادین در ویژگی های رسانه ها در عصر دیجیتال به ما این امکان را می دهد که مشتریان خود را درگیر در تجربیات و رویدادهای برند کنیم و امکان بحث و تبادل نظر در رابطه با آن را شکل دهیم. اگرچه این موضوع برای بسیاری از برندهای سنتی ترسناک است و آنان ترجیح می دهند به روش های سنتی، برند خود را مدیریت کنند. با این وجود با توجه به فرصت های بسیاری زیاد این موضوع برای برندهای پیشرو، برندهای سنتی به مرور از بین خواهند رفت مگر به قواعد جدید عصر دیجیتال روی بیاورند.

دموکراسی برند در عصر دیجیتال چیست؟

بسیاری از نویسندگان برندینگ بر مفهومی به نام «دموکراسی برند» باور دارند. منظور از دموکراسی برند این است که برند، آن چیزی نیست که شما به عنوان صاحب کسب و کار فکر می کنید، بلکه برند مجموع تفکرات دیگران درباره شماست. دموکراسی برند یک نوع نگاه از بیرون به درون سازمان است. نگاهی مشتری محور که باید مدیریت ارشد یک سازمان یا یک برند به آن معتقد باشد. رسانه های دیجیتال به شدت شرایط را برای شکل گیری دموکراسی برند تقویت کرده اند. در حقیقت فضای آنلاین و دیجیتال این امکان را برای عموم مردم ایجاد کرده است که برندها را به شکل شفاف تری بشناسند. برای مثال فرض کنید شما با مرکز تماس یک برند تماس گرفته اید و برای یک ساعت منتظر مانده اید و کسی پاسخگوی شما نبوده است. در این حالت شبکه های اجتماعی براحتی این امکان را برای شما فراهم می آورند که یک پست از تجربه خود ارسال کرده و دیگران را در معرض تجربه خود قرار دهید. در این حالت به طور قطع وابسته به اینکه تجربه دیگر مشتریان یا کاربران، پست شما را تایید یا رد نماید، تصویر برند در ذهن آنان تغییر خواهد کرد. بنابراین عصر دیجیتال، شرایطی را فراهم آورده است که ایجاد برند را به نفع مشتریان تقویت کرده و برندینگ با ادعای شرکت ها در رسانه های انبوه یک طرفه متفاوت شده است.

حرف آخر …

به عنوان جمع بندی برندینگ دیجیتال مربوط به تغییرات بنیادین مفهوم برندینگ در عصر دیجیتال است. در این مقاله سعی شد بخشی از مفهوم عمیق برندینگ دیجیتال روشن شود. با این وجود با توجه به طولانی شدن مقاله و موضوعات فراوان در رابطه با برندینگ دیجیتال، این بررسی مفهوم برندینگ دیجیتال از ابعاد و منظرهای دیگر به مقاله های بعدی موکول خواهد شد.

بازاریابی دیجیتال

روش های پیشرفته بازاریابی دیجیتال

بازاریابی و تبلیغات یکی از کلیدی ترین اجزای یک کسب و کار است. با گذشت زمان شکل بازاریابی و تبلیغات در گذر زمان متحول شده است. این تغییرات از تبلیغات در رسانه های چاپی شروع و پس از مدتی در رسانه های انبوهی همچون رادیو و تلویزیون گسترش پیدا کردند. اما امروزه با پیشرفت گسترده فناوری های دیجیتال، نوع جدیدی از بازاریابی در فضای دیجیتال شکل گرفته است. با این وجود، بازاریابی بیش از آنکه مرتبط با فناوری باشد مرتبط با رفتار مردم در سطح جامعه است و وظیفه اصلی فناوری در این حوزه کمک به شناخت بهتر جامعه و ایجاد ارتباط موثرتر با آنان است.

جذب مشتری

بهینه سازی جذب مشتری در بازاریابی دیجیتال

فرقی نمی کند که شما میلیاردها تومان بودجه بازاریابی دارید یا فقط چند میلیون تومان، در هر صورت باید آن را تا حد امکان بهینه مصرف کنید. هدف اصلی از بهینه سازی بازاریابی صرفه جویی در هزینه های بازاریابی و  افزایش بهره وری و کیفیت آن است. امروزه یکی از عوامل اصلی توسعه شرکت ها، قابلیت­ های آن ها در جذب مشتری جدید از طریق پیشرفته­ ترین ابزارهای بازاریابی است. به منظور بهینه سازی جذب مشتری جدید، استراتژی های متعددی وجود دارد که هر کدام از آن­ها وابسته به فرهنگ، بازار، محصول و ماهیت شرکت­ برای اجرا در سازمان های مختلف انتخاب می­ شوند. بنابراین برای انتخاب این نوع از استراتژی باید ویژگی­ های هر شرکت را به صورت موشکافانه بررسی نمود. بر این مبنا روش­ های پیشرفته بهینه سازی جذب مشتری در دسته های مختلفی از جمله طراحی و بروزرسانی محصولات، خدمات، پروموشن ها، محتوای تبلیغات، طراحی کمپین ها، روش های همکاری در فروش، مدل های قیمت گذاری، روش های پرداخت، و غیره قابل ارائه هستند.

بهینه سازی بازاریابی به چه معناست؟

بهینه سازی بازاریابی به معنی استفاده از داده ها برای افزایش کارایی و اثربخشی برنامه های بازاریابی می باشد. به عنوان مثال، شما می توانید با جمع آوری داده های یک کمپین و تحلیل آن ها، تصمیم خود را برای توقف یا ادامه یک پیام تبلیغاتی بگیرید. یکی از سوالات مورد توجه برای بسیاری از فعالین حوزه بازاریابی این است که تا چه مدت زمانی یک کمپین تبلیغاتی می تواند اثر بخش باشد؟ آیا پس از یک یا دو ماه از شروع یک کمپین اثر بخشی آن از بین می رود؟ چه زمانی کلیه شهروندان و مشتریان متوجه ابعاد مختلف کمپین شده اند؟ به عبارت دیگر متخصصان بازاریابی علاقه دارند کمپین های بازاریابی را تا زمانی ادامه دهندکه فروش زیادی ایجاد می کند. از سوی دیگر، کمپین هایی که هزینه آنان بیش از درآمد آن است را شناسایی و متوقف کنند. بنابراین می توان بهینه سازی بازاریابی را به «بازگشت سرمایه» ناشی از سرمایه گذاری در تبلیغات نیز مرتبط دانست. به این معنی که بهینه سازی جذب مشتری باعث افزایش بازگشت سرمایه گذاری شما در فرآیندهای بازاریابی برای افزایش فروش و جذب مشتری جدید می شود.

چه رویکردهایی برای بهینه سازی بازاریابی وجود دارد؟

مطالعه و آزمایش دائمی بازار از طریق طراحی های پیشرفته در تست های آ/ب، نظرسنجی های کمی، مطالعات کیفی، جلسات گروه کانونی و روش های خلق ارزش مشترک با مشتریان از جدیدترین روش های پیشنهادی در متدهای چابک بهینه سازی بازاریابی می باشد. به عنوان نمونه، شرکت های سازنده تلفن های همراه پس از بررسی بازار خود در سال 2013، متوجه علاقه مشتریان به گوشی هایی با دوربین قوی تر شدند و محصولات جدیدی با دوربین های نوآورانه را به بازار ارائه کرده که موجب دگرگونی و انقلاب در بازار تصاویر عکس و ویدئو شدند. در شرکت های ایرانی، شهر فرش از جمله شرکت های پیشرو در زمینه مطالعه رفتار مصرف کننده طی سال های اخیر بوده است. بر اساس تست های آ/ب انجام شده در سال 1397 کمپین «با هر خرید هدیه بگیرید» طراحی شد. طراحی این کمپین بر اساس آزمایش و تست محبوب ترین پروموشن از بین انواع گزینه ها مانند تخفیف، اقساط، پروموشن، قرعه کشی انتخاب شده بود. موفقیت شهر فرش پس از اجرای این کمپین موجب افزایش سرمایه گذاری های شهر فرش در روش های بهینه سازی جذب مشتری گردید.

از دیگر رویکردهای بهینه سازی، سنجش و بهبود شاخص های کلیدی عملکرد در فرآیندهای بازاریابی و فروش همچون افزایش نرخ پاسخ، نرخ تبدیل، پورسانت های فروش، کاهش نرخ تقلب در ترافیک تبلیغاتی و غیره است. در این رویکرد کلیه فرآیندهای بازاریابی و فروش (برای مثال قیف فروش) بررسی و برای بهینه سازی هر مرحله برنامه ریزی می شود. برای مثال از طریق شخصی سازی محتوای تبلیغاتی می تواند ضریب توجه، دیده شدن و نرخ پاسخ نسبت به یک بنر تبلیغاتی را افزایش داد. از سوی دیگر استفاده بهینه از پروموشن های فروش، باعث افزایش نرخ تبدیل بازدیدکنندگان به خریدار خواهد شد. همچنین با کاهش نرخ تقلب، شرکت ها می توانند فرآیند جذب مشتری خود بخصوص از طریق تبلیغات کلیکی را با بهره وری بالاتری پیش ببرند. بنابراین به طور خلاصه می توان رویکردهای بهینه سازی فرآیندهای بازاریابی را در دو دسته مطالعات و تست های پیشرفته و سنجش شاخص های کلیدی دسته بندی نمود.

شرکت های مشاوره دیجیتال چه نقشی در بهینه سازی جذب مشتری دارند؟

ماموریت اصلی شرکت های مشاوره در بهینه سازی جذب مشتری، تحلیل و بررسی بازار هدف شماست. این ماموریت مهم، عمدتا از طریق سه روش صورت می پذیرد:

روش اول – آزمایشات پیشرفته در حوزه بازار: در این روش ابتدا بازار هدف تحلیل و بررسی می شود و سپس از تکنیک های بهینه سازی جذب مشتری (مثل شخصی سازی محتوا، سفارشی سازی محصول، طراحی پروموشن های هدفمند و غیره) جهت هدفمندسازی پیام های تبلیغاتی برای هر دسته از مشتریان استفاده می شود. در این روش، تمرکز بر شناخت ویژگی­ های مشتریان مانند اطلاعات جمعیت شناختی، رفتاری و غیره می ­باشد تا از طریق آنها بتوانیم برای برنامه ریزی طراحی محصولات و پیشنهادات به مشتریان اقدام نماییم. برای مثال، استخراج پرسونای مشتریان یکی از روش هایی است که در سال های اخیر در دنیا و حتی در ایران در حال بررسی و اجرا می باشد. برای مثال، مطالعات جدید نشان داده است که در حوزه خریدهای سوپرمارکت و اقلام مصرفی، مشتریانی با پرسونای خریدهای خانوادگی، نسبت به پروموشن روی یک محصول خاص واکنش نشان نمی دهند، بلکه خریداران خانوادگی از ارسال پروموشن بر روی دسته ای از محصولات (مانند لبنیات) استقبال می کنند.

روش دوم – بررسی شاخص­ های پیشرفته و ارائه گزارشات تحلیلی: در این روش شاخص های سنجش فرآیندها به صورت دقیق تعریف شده و برای بهینه سازی آن ها چرخه های بهبود کیفیت تدوین می شود. برای مثال، فرض کنید در حال حاضر، نرخ تبدیل مشتریان در یک فرآیند خرید 10% می باشد. به منظور بهینه کردن این شاخص تک تک مراحل ارتباط با مشتریان در مسیر خرید بررسی و جهت بهینه سازی آن، فرضیه های مختلفی مطرح می شود. با اجرای هریک از این فرضیه ها، شاخص های کلیدی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته و این چرخه بارها تکرار می شود تا جایی که امکان بهینه سازی بیشتر وجود نداشته باشد.

با این وجود صرف یادگیری این استراتژی­ ها به تنهایی کافی نیست و بررسی نمونه های موفق در دنیا و حتی ایران جهت فهم آنان توصیه می­ شود.  در ضمن باید به این نکته اشاره کرد برای موفقیت هر شرکتی، مطالعات و تحقیقات تخصصی لازم است که باید توسط مشاوران حوزه استراتژی دیجیتال ارائه شود. مشاوران تک رول، در این قدم بسیار مهم و حیاتی با معرفی راهکارهای مناسب، شما را در رسیدن به نقطه بهینه جذب مشتری راهنمایی خواهند کرد.